ایرانیان در قرآن385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 ایرانی عجم385
صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ابوبکرو عمر دیگر خر کیست تف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکر و عمر عثمان بوود این نام عمر کیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکند عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد قرآن شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22 مقصر 22 دروغ 22کلک22 کید22بدبختی22 هذیان 22 به ابجد ظالم 971-430مقصر = 541 ابجد ابوبکر و عمر بچایه خاکسپاری رسول خدا به صقیفه بنی ضائده رفته و قصب خلافت نمودند در غدیر خم پیامبر علی را به چانشینی خود برگزید و همه با علی بیعت نمودند در جمعی که شیعیان و علی نبوده اند آن جمع منافقان بت پرست و کوردل و باطل میباشد هم اکنون در ادارات دولتی چایگاه بسیجیان و جانبازان را کسانی قصب نموده اندکه در زمان جنگ در خارج از کشور دلار درو میکردند و در نامه شان یک روز جهاد در راه خدا نبوده قصب خلافت یعنی گوش نکردن حرف رهبر دین به کوری چشم دشمنان اسلام ایران خدا را شکر رهبری دین الهی به ابجد رهبری دین الهی 527 -541 عمر و ابوبکر= 14 معصوم رهبری دین الهی میباشند 14 معصوم جانشین واقعی پیامبر اهل بیت او هستند علی و فاطمه در آغوش پیامبر بزرگ شدند و مقامشان اسلامه حق245 میباشد اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه 245 میباشد فاطمه و علی ابجد اسلامه حق میباشند به ابجد 430 - پلیدیها 60=شیطان 370-60 پلیدیها = 310 عمر +231 ابوبکر=541 نیرنگ حرامزاده پلید 541 با سیاه کاری راه دزدی541 نیرنگ گمراه دین 541 نمرودی فقان 541 نفاق جهل مرکبی 541ترکیب ابجد ابوبکر و عمر 541 مرگ کافر 541 قاتلی 541 فرار ز جنگ 541 ابجد ابوبکر و عمر 541 به یگانگی خدا قسم فقط شیعه بر حق است راه قرآنی 567-541 عمر و ابوبکر = 26 علی فاتح دین 553-541 ابوبکر و عمر = 12 امام فاتح دین بودند به ابجد لا اله الا الله 46 +اسلام واقعی 319 شهید =365 روز سال 365+20 محمد = 385 شیعه به ابجد کبیر لا اله الا الله 166 + محمد92 +110علی+17 نماز = 385 شیعه 385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 بزمرد الماس 385 بطلا ئی نابی 385 الماس اصل اسلام 385 با معنای دینه اسلامی 385فقط شیعیان قائم آل محمد بر حق میباشند اسلام یعنی چه به ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب12 امام در 12 = 144 میباشد به ابجد فاتح دین اسلام 685 منهای ابوبکر و عمر = 144 ضرب 12 امام در 12 = 144 آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" ولا تفرقو 144 ریسمانی الهی 12 امام دین اسلام یعنی چه دین اسلام به ریاضی قرآن 196 ضرب 14 معصوم در خودش 196 میباشد پنج تن هم یعنی ضرب 5 در 5 = 25 شیعه 25 کعبه 25 جمع این سه ضرب میشود 365 روز سال 202محمد 92+110علی =202دین قلبها 202 به ابجد الله محمد علی فاطمه 404 یعنی ابجد محمد علی 202+202= 404 هزار نام خدا در دعای جوشن کبیر1000 +202 محمد و علی = 1202 و ابجد آیه 22 سوره سجده ان من المجرمین منتقمون 1202 جالب است این آیه قرآن هم به ابجد کبیر و هم به ابجد صغیر سه خلیفه کفر میباشد 1202ابجد ابوبکر و عمر و عثمان هم 1202شما اگر شیعه هستی طرفدار حق و اگر طرفدار سه خلیفه هستی طرفدار شیطان میباشی
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245ریاضی در= قرآن 351 فارسی351 و آدرس hojat110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 28
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 190
بازدید کل : 12090
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

هرچه زمان میگذرد مردم افسرده ترمیشوند این خاصیت دل بستن به زمانه است خوشابه حال آنانکه بجای زمانه به «« صاحب الزمان » دل می بندند583اهل قرآن دین اسلام 583 وحدت کلمه دین ها 583 شبکه نور 583در قرآن 583 احد عشر 583 ابجد 5 تن آل عباء خانواده محترم رسول خدا 583 هدف قرآن دین اسلام 583 ابجد 5 تن آل عباء583 عاشوراء 583محمد علی فاطمه حسن حسین 583 شیعه بدین اسلام 583یا ارزش دین583 اهل بدر قرآن 583احدعشر 583یاعشق اهل الله583 شیعه بدین اسلام583جمع عشقی 583 اهل بیت فاطمه 583با عشق علی 583امت اسلامی583عاشوراه583انقلاب فرهنگی دین 583 یاارزش دین583احد عشر583یاعشق اهل الله583باعشق علی583اسراردینی الهی583به دین بشری 583شیعه بدین اسلام 583 قلب دین راه الله با دین الله583 کلید اسلام راه الله با دین الله 583کلیدا اصلی اهل قرآن 583 انقلاب اسلامی بر شیعیان قائم آل محمد {عج} مبار ک باد 583شیعه بدین اسلام شیعه بدین اسلام583به لشگر الهی 583 به عقیده قرآن583 انقلاب بقرآنی583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند 385 شیعه 385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385دین ناب الله محمد علی =385 فلسفه دین الله راه الله با دین الهی 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام واقعی الله 385با القرآن385 با آل قرآن 385 شیعه385 با قانون الهی دین الله 385به اهله محمد فاطمه علی385 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دین الله 385یگانه دره دین الهی385 نور واحد اهل دینی 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 باعقل کل اسلام 385یا الله وصی بحق محمد 385با القرآن385 با آل قرآن 385 شیعه385 با قانون الهی دین الله 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385با قانون الهی دین الله 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385دین ناب الله محمد علی 385هر کسی یک مقاله ابجد بنویسه جایزه اش به خال هندویش بخشم 206 جگری یعنی 206+179 اهله دینه مهدی=385 شیعه ابجد 5 تن خانواده محترم رسول خدا 538 اهل دین قرآن اسلام 583 هدف قرآن دین اسلام 583هدف قرآن دین اسلام 583 ابجد 5 تن آل عباء583 عاشوراء 583 به ابجد اهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام = 583شبکه نور 583 ابجد 5 تن آل عباء 583اسرار دینی الهی 583 این عدد نورانی را از راست بخوانی میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرندپیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد امت اسلام باید ید واحده باشند


گر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:

مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است 

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب 12 امام در خودش ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود365 روز سال نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است خجالت بکشید 

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.از سعیدبن جبیر نقل شده که مرادازقوم دگرا،به ابجد351قرآن351فارسی351قوم دگرا351قرآن 351 قوم دگرا 351 دین اسلام ناب محمدی351باگنجینه نابه دین اسلام351+14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم اَبنای فارس هستند.17

385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385 مهدی راه بحقی 385آبروی دین محمدی385 مهدی راه بحقی 385جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385امام اهل دین بجهان اسلام385به اهله قانون دین الله385با امرای دین الله 385 فلسفه دین الله با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385اسلام پیامبر 385عجب مردانیه385 با آل قرآن 385یاره اهله حسنی 385یاره اهل حسین 385پیروه علی جان385مردان ابولولوی 385 ایرانی عجم 385اهل بدین سلمان محمدی 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به علم ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه  385باآل قرآن 385 اهل میباشدد385آبروی دین محمدی 385جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین الهی الله محمد علی 385 با امرای دین الله 385با باطنه اهل قبله اسلامی 385 دین ناب الله محمد علی 385 با جان دین های الهی محمد علی 385 بدین اسلام واقعی 385 کل دین اسلام ادیانه الله 385 امام اهل دین بجهان اسلام385به اهله قانون دین الله385با امرای دین الله 385 فلسفه دین الله 385شیعه 385فرقه 385 جمال روی الهی مهدی 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 شیداء 385شهید الله 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 با وصی دین محمد علی 385 شیعه 385 در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند351 دین اسلام ناب محمدی 351 با گنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385 مهدی راه بحقی 385

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام،سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم نیامده است که نیامده  نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد فرقه های دیگری باطل بوود

 

در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند.[۱۷]ازسعد ابن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند351 دین اسلام ناب محمدی 351 با گنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸محمد  «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمارند کافر همه را به کیش خود پندارد  و مطرح‌ترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی لعنت الله علیه میباشد است. فرعون وقتی شنید دشمنش بدنیا آمده همه پسرها را سر میبرید وقتی شنیدند طالوت فرمانده است همه فرار کرده و زمستان و تابستان کردند وقتی فهمیدند حضرت مهدی خواهد آمد  به دنیا خواهد آمد امامان شیعه یکی پس از دیگری شهید می شدند هم اکنون بدستور قائم آل محمد شیعیان آن حضرت فقط از مولایشان مهدی دستور میگیرند و مدام به زیارتش نائل میشوند و عشق واقعی آنان امام مبین قائم آل محمد (عج) میباشد در آیه 12 یاسین که 23 کلمه دارد مهدی هم به ابجد 23 میباشد این آیه هم 23 کلمه دارد23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 امام مبین بدون وحی به امر خدا از همه عالم آگاه میباشد از مولایم پرسیدم مورد اعتماد ترین قوم نزد الله پروردگار عالم  فرمود شیعیان من میباشند نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است 

در مسلک عـشق با تو بودن چـه خـــوش است حسرت به دل وحریص بودن چــــه خــوش است

 دردی اســـت نــهـــان در دل عُشــــــــاق صــبور  بر صبر نشستن وســــــرودن چـــه خــوش است 

 دیـــــدم هــــمه را عـــــاشق و مـعشوق هم اند  بـــا دیــــده دل بصیر بـــودن چـــــــه خوش است

 هـــــر کــس ز جفـــای دل یــــــــارش گــــــویـد   دور اسـت زمن، از تـو ســتودن چــه خوش است

 چندی اســــت کــــه دل گرفــــته وبیـــــــــــمارم   در وصف تـو این چنین سرودن چـه خوش است

 هر لحظه غـــــبار غــــم تــــــو محسوس اســت   گرد از رخ آئینــه زدودن چـــــــه خـــــوش اســت

 حـــــاشا کـــــــه هــــــــوای رخ تو در نظر است      تـقدیم بــــه تو کـــــه دل ربودن چه خوش است

خوشحالم از اینکه تو امام حقی حق بودن حق گفتن برای تو خوش است  گریه کردن چو باران برای تو خوش است سیل آسا ببرد غم ز دلو جان چه خوش است

سر راهت نشستن داره اما نگاه کردی نگاه کردن به رویت جان مولاء وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهام‌های ناشایستی که به شیعیان می‌زنند باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا می‌شوند. گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس بر آن است تا در سلسله مطالبی، به عمده‌ترین شبهاتی که وهابیت درباره شیعیان مطرح می‌کند پاسخ گوید.

یکی از شبهاتی که وهابی‌ها مطرح می‌کنند این است که چرا نام امامان شیعه در قرآن نیامده است؟

در پاسخ باید گفت: پرسشگر تصور مى‏‌کند اگر نام امام و یا امامان در قرآن مى‌‏آمد، اختلاف از بین مى‌‏رفت، در حالى که این اصل، کلیّت ندارد. به موارد زیر دقت کنید:

1. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‏‌شد که آزمندان حکومت و ریاست مانند بنی‌امیه به نسل‏‌کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند.

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246)

(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)

پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...»علم حروف این آیه 23 کلمه مهدی 23 میباشد فرمانروای عالم مهدی میباشد  (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26 خیلی 26 مردی 26 طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 الفجر 26 پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نموددر حدیثی از رسول خدا (ص )خواندم ، دعائی که توسط دیگران برای شخص خوانده می شود اجابت می گردد ، پس در آن لحظه التماس دعا .
سالی سرشار از خوشی و خوشبختی برای تک تک شما به همراه سلامت خواهانم ، و این هفت سین قرآنی عیدی من به شما ، باشد که در سایه قرآن پیروز و کامیاب گردید . یا حق
به امید ظهور منجی انشالله

هفت سین آیات قرآن:
*سلام علی نوح فی العالمین (آیه 79 سوره صافات)
* سلام علی ابراهیم (آیه 109 سوره صافات)
*سلام علی موسی و هارون (آیه 120 سوره صافات)
* سلام علی آل یاسین (آیه 130 سوره صافات)
*سلام علی المرسلین (آیه 181 سوره صافات)
* سلام علیکم بما صبرتم (آیه 24 سوره رعد)
*سلام هی حتی مطلع الفجر (آیه 5 سوره قدر)

هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزنند والله این هم مثل واقعه غدیر و قوم موسی و یهودی های احمق نادان و پررو میباشند

با وجودى که نام فرمان‌‏ روا طالوت  به صراحت در کتاب خداگفته شد،و قرآن هم برای ما روشن ساخت باز آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند:46 «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...»علم حروف این ایه 46 ابجد محمد 20+26 علی = 46 حروف میباشد  (همان)

(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست، بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شد فرعون برای نابودی موسی هر پسری را میکشت و در زمان عمر310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دختران را زنده به گور میکردند ولی در این زمان هم دختر هم پسر دویست میلیون در سال گورتاژ و از این بچه های سه تا شش ماهه برای تهیه لوازم آرایشی از آنان استفاده میکنند کرم های صورت روژ لب غنچه لپ سفید کننده ها کرم های نرم کنند و در نوشابه ها ی طعم دار از کبد این بچه های مرده استفاده میکنند 

درباره حضرت مهدى (عج) هم که اشاره‏‌اى به نسب و خاندان ایشان در روایات شده بود، حساسیت‌‏هاى فراوانى پدید آمد و خانه حضرت عسکرى (ع) مدت‏‌ها تحت‌‏نظر و مراقبت بود تا فرزندى از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند.

2. چه بسا برخی، نام فرزندان و نوه‌‌های خود را مطابق نام‌‌هایی که در قرآن آمده، انتخاب می‌کردند و اختلافات در تعیین مصداق بیشتر می‌شد.

3. با توجه به جو سنگینی که علیه ائمه شیعه بود چه بسا این مساله، باعث تحریف قرآن کریم می‌شد.

4. رسول‏ خدا (ص) نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنانکه مى‏‌فرماید: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرون». (سوره نحل، آیه 44)

(و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه براى مردم نازل شده است، براى آنها بیان کنى و آشکارسازى، شاید آنان بیندیشند.)

در آیه یادشده دقت کنید، مى‌‏فرماید: «تبیّن» و نمى‏‌گوید: «لتقراً» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر (ص) علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنى را روشن کند.

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که فردى را به نام معرفى کنند، چنانکه مى‌‏فرماید: «و مبشّراً برسولٍ یأتى من بعدى اسمه احمد» (سوره صف، آیه 6)، ((عیسى مى‌‏گوید): من به شما مژده پیامبرى را مى‌‏دهم که پس از من مى‏‌آید و نامش احمد است.)

در این آیه حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفى مى‌‏کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مى‏‌نماید.

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که افرادى را با عدد معرفى کند، چنانکه مى‏‌فرماید: «و لقد أخذ الله میثاق بنى‌‏اسرائیل و بعثنا منهم اثنى عشر نقیباً ....» (سوره مائده (5)، آیه 11) (و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختم.)

بعضى اوقات شرایط ایجاب مى‏‌کند که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفى کند، چنانکه پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتى معرفى کرده است.

«الذین یتّبعون الرسول النّبىّ الأمّىّ الذى یجدونه مکتوباً عندهم فى التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التى کانت علیهم ....» (سوره اعراف (7)، آیه 157)

(کسانى که از رسول و نبى درس ناخوانده‌‏اى پیروى مى‏‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مى‌‏یابند، که آنان را به نیکى دعوت کرده و از بدى‌‏ها بازشان مى‌‏دارد، پاکى‌‏ها را براى آنان حلال کرده و ناپاکى‌‏ها را تحریم مى‏‌نماید و آنان را امر به معروف و نهى از منکر مى‌‏کند و بارهاى گران و زنجیرهایى که بر آنان بود، از ایشان بر مى‌‏دارد ...)

درباره ولایت امیرالمومنین (ع) نیز آیات مهمی وجود دارد که در تفاسیر شیعه و سنی آمده است و برخی از علما مانند آیت‌الله مکارم شیرازی کتابی درباره «آیات ولایت در قرآن کریم» نوشته‌اند که می‌توانید مراجعه کنید.

همچنین پیامبر اکرم (ص) در مکان‌ها و زمان‌های مختلف مانند غدیر خم، ولایت امیر المومنین علی (ع) را ابلاغ فرموده است.

5. مسائل زیادى وجود دارد که قرن‏‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزى در میان مسلمانان شده است، ولى قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع که ریشه‌ ‏‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند:

- صفات خدا عین ذات اوست یا زائد بر ذات؟

- حقیقت صفات خبرى مانند استوارى بر عرش چیست؟

- کلام خدا قدیم یا حادث است؟

- خلقت بر اساس جبر استوار است یا اختیار؟

این مسائل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولى آن چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است.

6. همیشه علت اختلاف، جهل علمی نیست. بسیاری از کسانی که در عاشورا، مقابل امام حسین علیه‌السلام ایستادند و ایشان و یارانش را کشتند و خاندانش را به اسارت بردند، می‌دانستند که حسین (ع) به حق است اما هوای نفس، امور مادی، رسیدن به مقام و پول و ...، ترس از جان و .... باعث شد دست به این کار بزنند.

اینهمه در آیات قرآن، تاکید بر نماز و زکات شده است. آیا همه مسلمانان (به طور صد در صد) آن را اقامه می‌کنند؟

در آیات فراوانی، از ربا، نهی شده است. آیا ربا از کشورهای اسلامی، ریشه کن شده است؟

این مثال‌ها فراوان است و روشن می‌کند که مشکل، تنها جهل علمی نیست تا با ذکر آن در قرآن، مساله حل شود

 

قرطبي، از مفسّران نامدار (م 671ق)، مي نويسد: هنگامي كه اين آيه نازل شد، رسول خدا خوش حال گرديد و فرمود: اين آيه نزد من از همه دنيا محبوب تر است.5
منظور از جمله (يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ) ايرانيان هستند. برخي مفسّران نيز آنان را يكي از احتمالات آيه دانسته اند.6
در حديث آمده است: هنگامي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آيه شريفه (وَإِن تَتَوَلَّوْا) را تلاوت كردند، حاضران عرض كردند: اي رسول خدا! كساني كه اگر ما اعراض كرديم خدا آنان را جانشين ما مي كند و آنان مانند ما نخواهند بود، كيانند؟ رسول خدا دست بر ران سلمان فارسي زد و فرمود: اين و طايفه اش هستند. (سپس اضافه نمود:) اگر دين خدا آويزه ستاره ثريا باشد، حتماً مرداني از فارس به آن خواهند رسيد.7
ابونعيم مي نويسد: بيشترين بهره اسلام از آنِ ايرانيان است و اگر اسلام در ستاره ثريا قرار داشته باشد، مرداني از ايران آن را به دست مي آورند.
ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) نقل مي كند: به خدا سوگند خداوند به اين وعده خود وفا كرد و گروهي از غيرعرب را، كه بهتر از آنان بودند، جانشينانشان ساخت.8
2. (أُولِي بَأس): (قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَي قَوْم أُوْلِي بَأْس شَدِيد تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ) (فتح: 16); به متخلّفان از اعراب بگو: به زودي از شما دعوت مي شود كه به سوي قومي رزمنده و جنگجو برويد و با آنان پيكار كنيد، تا اسلام بياورند.
از مفسّر بزرگ، ابن عباس، نقل شده است كه گفت: «منظور از اين قوم جنگجو و رزمنده، ايرانيان هستند.»9
همچنين خداوند مي فرمايد: (فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِي بَأْس شَدِيد فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولا) (اسراء: 5); هنگامي كه نخستين وعده فرا رسد (و شما دست به فساد و خون ريزي و جنايت بزنيد) ما گروهي از مردان پيكارجو و رزمنده را بر شما مي فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند) و براي پيدا كردن مجرمان، خانه هاي شما را جستوجو كنند و اين وعده اي قطعي است. در تفسير اين آيه، مطالب گوناگوني گفته شده است. بعضي احتمال داده اند كه منظور از فساد و جنايت، فساد و جنايت صهيونيست هاست كه به رزمندگان نيرومند اسلام وعده غلبه بر آنان داده شده است. در بعضي از روايات آمده است كه امام باقر(عليه السلام)آيه ياد شده را تا آخر خواند، حاضران پرسيدند: منظور از اين قوم رزمنده و پيكارجو، كه دشمن را در هم مي كوبد، چه كساني اند؟ امام باقر(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «وَ هُمْ وَاللّهِ اَهلُ قُم»;10 سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.
در حديث ديگري آمده است: آيه ياد شده در حضور امام صادق(عليه السلام)خوانده شد، يكي از حاضران پرسيد: فدايت شوم! منظور از اين قوم رزمنده و پيروز كيست. امام صادق(عليه السلام) سه بار فرمود: سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.11
3. (لَمَّا يَلحَقُوا): (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُالْحَكِيمُ)(جمعه: 3); و همچنين (او) رسول است (بر آنان و) بر گروهي كه هنوز به آنان ملحق نشده اند و او عزيز و حكيم است.
صاحب نظران درباره منظور از (لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)احتمالاتي بيان كرده اند كه يكي از آن ها عبارت است از: ايرانيان، و در ذيل آن، يكي از صحابه نقل مي كند كه ما نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بوديم كه سوره «جمعه» نازل شد. آن حضرت شروع به تلاوت كردند و پس از خواندن آيه (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)، مردي پرسيد: يا رسول اللّه! اينان چه كساني هستند؟ حضرت پاسخ نداد تا اينكه وي سه بار سؤال كرد. سلمان هم در ميان ما بود. حضرت دست مبارك خويش را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ثريّا باشد، حتماً مرداني از اينان به آن مي رسند.12 و بنا به نقلي، دست بر سر سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ستاره ثريا قرار گيرد، مرداني از اين گروه (ايرانيان) به آن دست مي يابند.13
4.(يَسْتَبدِلْ قَوماً غَيْرَكُمْ): (إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَي كُلِّ شَيْ قَدِيرٌ) (توبه: 39); اگر به سوي ميدان جهاد نشتابيد، خدا شما را مجازات دردناكي مي كند و گروه ديگري غير از شما را به جايتان قرار مي دهد و هيچ زياني به او نمي رسانيد. و خداوند بر هر چيزي تواناست.
بسياري از مفسّران يكي از احتمالات در تعيين مصداق اين قوم را ايرانيان دانسته اند.14
5. (وَ يَأتِ بِآخَرينَ): (إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللّهُ عَلَي ذَلِكَ قَدِيراً) (نساء: 133); اي مردم! اگر او بخواهد، شما را از بين مي برد و افراد ديگري را به جاي شما مي آورد و خدا بر اين كار تواناست.
شيخ طوسي نقل مي كند كه وقتي اين آيه نازل شد، رسول خدا دست خود را به پشت سلمان زد و فرمود: آن جمعيت، قوم اين مرد، يعني مردم عجم و فارس هستند.15
6. (لَيْسُوا بِهَا بِكافِرينَ): (فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ) (انعام: 89); اگر مشركان مكّه (به كتاب و حكم و نبوّت) كفر بورزند، كسان ديگري را نگهبان آن مي سازيم كه به آن كافر نيستند.
مصداق «قوم» در اين آيه، انسان هايي اند كه با پذيرش اسلام، همه توانشان را در خدمت آن، به كار خواهند بست. طبق نظر مفسّران، يكي از احتمالات در اين آيه، ايرانيان هستند.16
در روايت آمده است كه جمعي از ايرانيان براي انجام مراسم حج، به حجاز رفتند. در مدينه، به محضر امام باقر(عليه السلام) رسيدند و مطالبي درباره مسائل مهم ديني پرسيدند و امام باقر(عليه السلام) پاسخ آن ها را داد. يكي از پرسش ها اين بود: شنيده ايم كه سلمان تمايل پيدا كرده بود با دختر عمر، خواهر حفصه، ازدواج كند و از او خواستگاري كرده بود. لطفاً چگونگي آن را براي ما بيان فرماييد و امام باقر(عليه السلام) فرمود: عمر از خواستگاري ناراحت شد و نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) گِله كرد. ها ها ها ها
رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به عمر فرمود: واي بر تو! آيا خرسند نيستي كه سلمان به تو مشتاق شود و تو به او نزديك گردي؟ سلماني كه بهشت مشتاق ديدار اوست و خداوند درباره سلمان و شما جمعيت قريش، اين آيه را نازل كرد ]آن گاه آيه 89 سوره انعام را خواند.[
عمر گفت: اي رسول خدا! منظور از گروه «نگهبان دين» (در اين آيه) كيست؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) در پاسخ فرمود: «هُوَ وَ اللّهِ سَلمانٌ وَ رَهْطُهُ»; سوگندبه خدا! اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.
سپس فرمود: سوگند به خدا! اين آيه (38 سوره محمّد) نيز در شأن سلمان و قوم او نازل شده است. و در پايان فرمود: اي گروه قريش! شما مردم فارس (ايرانيان) را با شمشير (در فتح ايران) مي زنيد تا به سوي اسلام بيايند. سوگند به خدا! روزي خواهد آمد كه آن ها شما را براي كشاندن به سوي اسلام، با شمشير مي زنند.
حُذَيفة بن يمان، كه در آنجا بود، گفت: اين پيش گويي گوارا باد بر سلمان و ايرانياني كه راه ايمان و تقوا مي پيمايند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمود: اگر اسلام در لابه لاي زمين گم شود، ايرانيان آن را مي يابند و اگر اسلام در آسمان قرار گيرد، جز مردم ايران كسي به آن دست نيابد. ]امام باقر(عليه السلام) افزود:[ عمر با شنيدن اين سخن، غمگين شد و برخاست و رفت.17
7. (يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ): (يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْم يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَي الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِم...) (مائده: 54); اي كساني كه ايمان آورده ايد! هر كه از شما از آيين خود بازگردد (به خدا زياني نمي رساند) خداوند در آينده، جمعيتي را مي آورد كه (داراي اين ويژگي ها هستند): (1) خداوند آنان را دوست مي دارد; (2) و آنان (نيز) خدا را دوست دارند; (3) آنان در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر كافران، سخت و نيرومندند; (4) آنان در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش ملامتگران هراسي ندارند. روضه دین خدا یعنی همین اشک مظلومان عالم را ببین 
روايت شده است كه شخصي درباره منظور اين آيه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) پرسيد، پيامبر(صلي الله عليه وآله) دست بر شانه يا گردن سلمان زد و فرمود: «هذا وَ ذَوُوهُ»; منظور آيه، اين شخص و قوم او هستند. آن گاه فرمود: «لو كانَ الدّينُ بالثُريّا لتناوَلَه رجالٌ مِن أبناءِ فارس.»18
8. (بَعْضِ الأَعْجَمِينَ): (وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَي بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ)(شعراء: 198 و 199); هرگاه ما اين قرآن را بر بعضي از مردم عجم (غيرعرب) نازل مي كرديم و پيامبر اين آيات را براي آنان به زبان تازي (اعراب) مي خواند،عرب  آنان هرگز به قرآن ايمان نمي آوردند. وای بحال اینکه عربی نازل شده ایمان نمی آورند اگر فارسی بود که هرگز ایمان نمیآوردند میگفتند چون فارسی است ما ایمان نمیآوریم
در حديثي آمده است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ايمان نمي آورد; ولي قرآن بر عرب نازل شد، عجم به آن ايمان آورد و اين براي عجم، فضيلتي است.19
آيات مزبور غير از آيه اخير، همگي از سوره هاي مدني اند و در اواسط يا اواخر سال هاي هجرت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به مدينه نازل شده اند20 قطعاً منظور اين آيات اقوامي نيستند كه در زمان پيامبر مسلمان شدند; اما آيه اخير (89 سوره انعام) گرچه از آيات مكّي است، ولي با توجه به اينكه بعضي از قرآن، بعضي ديگر را تفسير مي كند (إنّ القرآنَ يُصَدِّقُ بَعضُهُ بعضاً)21 به احتمال قوي، منظور همه اين آيات، يك چيز است: اين آيات از قومي خبر مي دهند كه در آينده نزديك، مسلمان مي شوند و مانند اعراب مسلمان نخواهند بود و طبق روايات ياد شده، آن قوم ايرانيان هستند. داشتن روحيه حق پذيري و نداشتن عصبيّت جاهلي حقيقتي است كه آيه اخير آن را بيان كرده است.
سلمان به عنوان يك مسلمان ايراني و با ايمان، همواره طرف مشورت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بود. حفر خندق در جنگ «احزاب» و تهيه ارابه جنگي در محاصره «طائف» توسط همراهان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دو نمونه از پيشنهادهاي سلمان فارسي است.22
در اواخر عمر پيامبر، هنگامي كه باذان، عامل (دست نشانده) پادشاه ايراني در يمن، مسلمان شد، به دنبال آن، بسياري از ايرانيان مقيم يمن نيز مسلمان شدند و فتنه اسود عنسي ـ از پيامبران دروغين ـ را دفع كردند و او به دست ايرانيان كشته شد. سپس ايرانيان مسلمان يمن با گروهي از مرتدان عرب مبارزه كردند تا آنكه مرتدان شكست خوردند و سركرده آنان اسير شد و او را به مدينه فرستادند.23
در احاديث مربوط به ايمان ايرانيان آمده است: ايرانيان با ميل و رغبت خود، مسلمان شدند.24
در نبرد «قادسيه»، چهارهزار ايراني به سپاهيان عرب پيوستند. اين عده براي پيوستن خود به سپاهيان عرب، شرط كردند كه پس از جنگ، به هر جا خواستند، بروند و با هر قبيله اي خواستند، هم پيمان شوند و سهمي از غنايم جنگي برگيرند. اينان پس از پيوند با بعضي از قبايل عرب (زهرة بن حويه سعدي، از قوم بني تميم) موالي آن قبايل ناميده شدند و در كوفه مسكن گزيدند. «حمراء» نام ديگر آن ها بود.25
در تاريخ آمده است: چهار هزار نفر از اهالي «بحر خزر»، پس از مشاوره با بزرگان خود، تصميم گرفتند به ميل خود، مسلمان و به قوم عرب (مسلمان) ملحق شوند. اين عده، در تسخير «جلولاء»، در زمان عمر به لشكر اسلام كمك كردند و سپس با مسلمانان در كوفه ساكن شدند. اشخاص ديگري نيز گروه گروه به رضا و رغبت خود به اسلام گرويدند.26

ايرانيان در ركاب موعود اسلام

منظور از «اهل مشرق»، «اصحاب الرايات السود»، «اهل خراسان» و «الرجل
الخراساني»، «فرس»، «اعاجم»، «موالي»، «بنوالحمراء»، «قوم سلمان»، «اهل قلم» و «اهل طالقان» كه در برخي از احاديث به چشم مي خورند، ايرانيانند. اينان زمينه ساز حكومت حضرت مهدي(عليه السلام)هستند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمود: مردماني از مشرق زمين قيام مي كنند و زمينه را براي حكومت جهاني مهدي آماده مي سازند.27
بيشترين ياران مهدي (عج) را ايرانيان تشكيل مي دهند. در احاديث آمده است: بسياري از ياران امام زمان (عج) از اهالي مرورود، مرو، توس، مغان، جابروان، قومس، اصطخر، فارياب، طالقان، سجستان، نيشابور، طبرستان، قم، گرگان، اهواز، سيراف، ري و كرمان هستند.28 اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره ياران حضرت مهدي (عج) از طالقان مي فرمايد: «خوشا به حال طالقان! زيرا براي خداوند ـ عزّوجل ـ در آنجا گنج هايي ذخيره شده كه از جنس طلا و نقره نيستند، بلكه در آنجا مرداني هستند كه خدا را واقعاً شناخته اند و آنان همچنين ياران مهدي در آخرالزمان هستند.»29
همچنين است بيانات امام صادق(عليه السلام) درباره ويژگي هاي ياران امام مهدي (عج) از مردم طالقان.30
يكي از ياران اميرمؤمنان (اصبغ بن نباته) مي گويد: از اميرمؤمنان شنيدم كه مي فرمود: گويا چادرهاي عجم را مي بينم كه در مسجد كوفه برپا شده اند و در ايّام حكومت امام مهدي، قرآن را همان گونه كه نازل شده است، به مردم ياد مي دهند.31 محيي الدين عربي، عارف معروف، در كتاب خود، فتوحات، درباره وزيران امام مهدي (عج) مي نويسد: همه آنان از عجمند و در ميان آنان هيچ فردي از عرب وجود ندارد.32

نفي ملّي گرايي

توجه بدين نكته ضروري است كه مطرح كردن ايرانيان در قرآن، با مسئله «ملّي گرايي» ارتباطي ندارد. در اينجا نمي خواهيم بگوييم كه نژاد ايراني، از ديگر نژادها برتر است، بلكه فقط مي گوييم: ايرانيان نيز در كنار ديگران مورد توجه و مرحمت قرآن هستند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) در موارد گوناگون، از جمله پس از فتح مكّه، با تأكيد و صراحت لازم اعلام كرد كه همه خرافات و تعصّبات جاهليت را نابود كرده ام. هيچ افتخاري براي عرب بر عجم و سفيد بر سياه و... نيست، مگر به ملاك تقوا. و فرمود: «ايُّها النّاسُ كُلُّكُم لادَمَ و آدَمُ مِنْ تُراب لاَفضَلَ لِعَرَبي علي أعجَمي الاّ بالتَّقوي.»33
همچنين فرمود: آنان كه به قوم و ملت خود افتخار مي كنند، بايد اين عقيده را رها كنند. آن مايه هاي افتخار، جز هيمه دوزخ نيستند و اگر انسان ها دست از اين عقيده برندارند، نزد خدا از سوسك هايي كه كثافت را با بيني خود حمل مي كنند، پست تر خواهند بود.34
ابن حجر در الاصابة نقل مي كند كه مردي از ايران، به نام ابي شاه، پس از خطبه بليغ و سودمند رسول خدا(صلي الله عليه وآله) برخاست و تقاضا كرد كه دستور دهد آن را بنويسند و در اختيارش قرار دهند. پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ياران فرمود: آن را براي ابي شاه بنويسيد. اين مسئله نشان مي دهد كه هرگز عصبيّت و قوم گرايي در ديار اسلام راه ندارد.
در تاريخ آمده است هنگامي كه جواني ايراني در جنگ «احد» در صف سپاه اسلام، ضربتي سخت بر دشمن وارد ساخت و فرياد برآورد: اين ضربت را از من بگير كه جواني ايراني هستم، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دريافت كه سخن او ممكن است شعله تعصّب نژادي ديگران را برافروزد. به آن جوان فرمود: بگو: از يك جوان انصاري!35
امام صادق(عليه السلام) در ردّ شخصي كه مي خواست بين عرب و عجم فرق بگذارد و عرب را بر عجم برتري دهد، فرمود: مگر سخن رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به تو نرسيده است كه فرمود: من مولاي هر فرد مسلمان هستم، خواه عرب باشد، خواه عجم. آن گاه فرمود: كسي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) را دوست بدارد، آيا از جان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نيست؟36
امام باقر(عليه السلام) فرمود: روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) بر بلندي كوه صفا ايستاد. بني هاشم و بني عبدالمطلّب در آنجا حاضر بودند، آن حضرت به آنان رو كرد و فرمود: من رسول خدا به سوي شما هستم و با شما مهربانم، ولي بدانيد كه هر كس در گرو عمل خويش است; من در گرو عمل خود هستم و شما نيز در گرو عمل خودتانيد. نگوييد: محمّد از ماست و به زودي در همان جايگاه محمّد قرار مي گيريم (و در كنار او به پاداش مي رسيم.) سوگند به خدا! هيچ كس از شما و غير شما دوست من نيست، مگر آنكه پرهيزگار باشد. آگاه باشيد كه مبادا شما را در قيامت، در حالي ملاقات كنم كه بار دنياپرستي را بر پشت خود حمل مي كنيد، ولي ديگران با توشه معنوي با من روبه رو گردند! آگاه باشيد كه اكنون حجت و عذر را بين خود و شما و بين خود و خدا تمام كردم.37

سلمان; افتخار ايرانيان

اگر ديده مي شود كه به واسطه پيامبر(صلي الله عليه وآله) يا امامان(عليهم السلام) به وجود حمزه و جعفر و ديگر رجال برجسته اسلامي افتخار شده، به دليل تقوا و كمال آنان است، نه به علت قوميّت و ملّيت. چنان كه بيان شد، افتخار به افرادي كه در پيش خدا منزلتي دارند، ملّي گرايي نيست. به همين دليل، در احاديث فراواني به وجود برخي از انسان هاي الهي افتخار شده است. در احاديث آمده است: روزي سلمان فارسي در مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله) نشسته بود، عده اي از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند، سخن از اصل و نسبت به ميان آمد. هر كس درباره اصل و نسب خود، چيزي مي گفت و آن را بالا مي برد. نوبت به سلمان فارسي رسيد. به او گفتند: تو از اصل و نسب خودت بگو. اين مرد فرزانه و تعليم يافته و تربيت شده مكتب اسلام، به جاي آنكه از اصل و نسب و افتخارات نژادي سخن بگويد، گفت: «أَنا سَلمانُ بنُ عبداللّهِ كُنتُ ضالّاً فَهَداني اللّهُ ـ عزَّو جَلَّ ـ بِمُحَمَّد، و كُنتُ عائلا فأغناني اللّهُ بِمُحمَّد و كُنتُ مَملُوكاً فَأعتَقِني اللّهُ بِمُحَمَّد»; نام من سلمان است و فرزند يكي از بندگان خدا هستم. گم راه بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا راه نمايي كرد. و فقير بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا بي نياز كرد. برده بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا آزاد كرد.
در اين هنگام، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) وارد شد و سلمان آنچه را گذشته بود، به عرض آن حضرت رساند. رسول خدا رو به آن جماعت، كه همه از قريش بودند، كرد و فرمود: اي گروه قريش! نسب افتخارآميز هر كس، دين اوست; مردانگي هر كس، خوي و شخصيت اوست; و اصل و ريشه هر كس، عقل و ادراك او.38يعني: ملاك هاي برتري در اسلام، با دين و اخلاق و انديشه سنجيده مي شوند، نه با نژاد و قبيله و رنگ و زبان. سپس پيامبر(صلي الله عليه وآله) آيه 13 سوره حجرات را خواند و به سلمان فرمود: هيچ يك از اينان بر تو برتري ندارند، مگر به ملاك پرهيزگاري. اگر تقواي تو از آنان بيشتر است، از آنان برتري.
روزي سلمان به مجلس پيامبر(صلي الله عليه وآله) وارد شد. حاضران برخاستند و به او احترام كردند و او را در بالاي مجلس نشاندند. در اين هنگام، فردي وارد شد و تا نگاهش به سلمان افتاد، گفت: اين عجمي كيست كه در بالاي مجلس، در ميان عرب ها نشسته؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي محكوم كردن چنين عقيده اي، بر منبر رفت و خطبه خواند و در بخشي از آن فرمود: انسان ها از زمان آدم تا امروز، مانند دندانه هاي شانه (كنار هم مساوي)اند. عرب را بر عجم و سرخ پوست را بر سياه پوست برتري نيست، جز به ملاك تقوا. سلمان دريايي است كه به انتهايش نتوان رسيد و گنجي است كه تمام نمي شود. سلمان از ما اهل بيت است. او آب گوارايي است كه از آن حكمت مي تراود و برهان ارائه مي دهد.
در بعضي از روايات آمده است كه سلمان وارد مسجد شد و در محضر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نشست. عده اي از اشراف عرب خشمگين شدند و به او گفتند: تو كيستي؟ سلمان گفت: من پسر اسلامم.
پيامبر در اين هنگام سلمان را تصديق كرد و فرمود: كسي كه مي خواهد به مردي بنگرد كه خداوند قلبش را سرشار از ايمان كرده است، به سلمان نگاه كند.39
در زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) روزي ابوسفيان با گروهي از مسلمانان، از كنار سلمان فارسي، صهيب رومي و بلال حبشي، كه با هم بودند، عبور كردند. آنان تا ابوسفيان را ديدند، گفتند: افسوس كه شمشيرها در گلوي اين دشمن خدا كارساز نشد.
ابوسفيان اين سخن را شنيد (با توجه به اينكه او به ظاهر مسلمان بود.) ابوبكر به آنان گفت: آيا شما به بزرگ قريش (ابوسفيان) چنين كنايه اي مي زنيد؟ سلمان و همراهان از اعتراض ابوبكر ناراحت شده، نزد پيامبر آمدند و ماجرا را به اطلاع آن حضرت رساندند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ابوبكر فرمود: گويا آنان را خشمگين كرده اي! اين را بدان كه اگر آنان را خشمگين كرده باشي، خدا را خشمگين كرده اي. ابوبكر نزد سلمان، بلال و صهيب رفت و عذرخواهي كرد و آنان نيز عذر او را پذيرفتند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) فرمود: پروردگار حكيم، مرا به دوست داشتن چهار تن امر كرده است. گفتند: يا رسول اللّه! آنان چه كساني هستند؟ پيامبر پاسخ داد: علي بن ابي طالب. سپس فرمود: «خدا مرا به محبت چهار نفر امر كرد» اين بار، وقتي پرسيدند: آن چهار دسته، چه كساني هستند، پاسخ داد: علي بن ابي طالب. اين كلام رسول خدا(صلي الله عليه وآله) چهار بار تكرار شد و فقط علي(عليه السلام) را نام برد و بار چهارم افزود: علي، مقدادبن اسود، ابوذر غفاري و سلمان فارسي.40
نيز آن حضرت فرمود: «سلمان از من است. هركس در حق او ستم كند، در حق من ستم كرده است و هر كس او را بيازارد، مرا آزار داده است.»4

پي‌نوشت‌ها

1 «فرس» (forc) كلمه اى است عربى كه مورّخان اسلامى و عرب زبانان بر ايرانيان اطلاق كرده اند; همان گونه كه واژه «عجم» را نيز در مورد ايشان به كار برده اند.
2ـ غلامحسين مصاحب، دائرة المعارف فارسى، ج 2، ص 1876، واژه «فرس».
3ـ ابن منظور نيز مى نويسد: «والعرب تسمّى الموالى الحمراء»; عرب ها موالى را حمراه مى ناميدند. (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 210.)
4ـ بلاذرى، فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، بخش مربوط به ايران، ص 41 / ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405ق، ج 4، ص 210.
5ـ قرطبى، تفسير قرطبى، ج 7، ص 259.
6ـ محمّدبن جرير طبرى، تفسير طبرى، ج 26، ص 86 / اسماعيل بن كثير قرشى دمشقى، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دارالمعرفه، 1412 ق، ج 6، ص 196 / فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، بيروت، مؤسسة الاعلمى، 1415 ق، ج 9، ص 179.
7ـ ابونعيم اصفهانى، تاريخ اصفهان، ج 1، ص 4 / متقى هندى، كنزالعمّال، ج 12، ص 90، ح 34126.
8ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 5، ص 108.
9ـ همان، ج 9، ص 192.
10ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57، ص 216.
11ـ همان، ج 60، ص 216.
12ـ محمّدبن اسماعيل بخارى، صحيح بخارى، بيروت، دارالفكر، 1401 ق، ج 6، ص 63 / مسلم بن حجّاج نيشابورى، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، ج 4، ص 191.
13ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين / جلال الدين سيوطى، الدّرالمنثور، بيروت، دارالمعرفه، 1365 ق / جاراللّه زمخشرى، تفسير كشاف، بيروت، دارالمعرفه / محمّد مصطفى مراغى، تفسيرالمراغى، چ دوم، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1985 م / سيد قطب، فى ضلال القرآن / قرطبى، تفسير القرطبى، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405 ق، ذيل آيه 16 سوره فتح.
14ـ محمّدبن جرير طبرى، جامع البيان، ج 9و 10، ص 93 / سيد محمود آلوسى بغدادى، روح المعانى، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 10ـ12، ص 85.
15ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 122 / محمّدبن حسن طوسى، التبيان، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1409 ق، ج 3، ص 352 / جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 1، ص 574.
16ـ جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 2، ص 43 / خواجه عبداللّه انصارى، كشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، اميركبير، 1363، ج 3، ص 418 / محمّد عبده، المنار / سيد محمود آلوسى بغدادى، پيشين.
17ـ ميرزا حسين نورى، نفس الرحمان، بيروت، مؤسسة الآفاق، 1411 ق، ص 48.
18ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 208.
19ـ عبدعلى جمعه عروسى حويزى، نورالثقلين، چ چهارم، قم، اسماعيليان، 1412ق، ج 4، ص 165/ على بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، چ سوم، قم، دارالكتاب،1404 ق، ج 2، ص 124 / بهاءالدين محمّد لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ج 2، ص 14.
20ـ سيد محمّدباقر حجتى، پژوهشى در تاريخ قرآن كريم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 399 و 401.
21ـ نهج البلاغه، خ 18.
22ـ ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1402 ق، ج 2، ص 336 / محمّدبن جرير طبرى، تاريخ طبرى، ج 2، ص 538.
23ـ مرتضى مطهرى، خدمات متقابل اسلاموايران،ج2، ص 716.
24ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چ دوم، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق، ج 67، ص 169.
25ـ بلاذرى، پيشين، ص 41.
26ـ مرتضى مطهرى، پيشين، ج 2، ص 716.
27ـ ابن ماجه قزوينى، سنن ابن ماجه، كتاب «الفتن»، ج 2، ص 1366، ح 4088 / محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 51، ص 87.
28ـ محمدبن جرير طبرى، دلائل الامامة، قم، بعثت، 1412 ق، ص 556.
29ـ سليمان بن ابراهيم حنفى قندوزى، ينابيع المودة، چ هشتم، قم، بصيرتى، ص 449.
30ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 52، ص 307.
31ـ شيخ عباس قمى، سفينة البحار، تهران، سنايى، ج 2، ص 165.
32ـ محيى الدين بن عربى، الفتوحات المكيّة، مصر، المكتبة العربيه، 1985م، ج 3، باب 366، ص 328.
33ـ عبدالحسين امينى، الغدير، قاهره، درالكتاب العربى، 1397، ج 6، ص 187 و 188.
34و35،ـ احمدبن حنبل، مسند احمدبن حنبل، ج 2، ص 624 / ص 503.
36ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 67، ص 169.
37ـ محمّدبن يعقوب كلينى، الروضة من الكافى، ص 182.
38ـ همان، ص 181، ح 203.
39ـ احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، ج 1، ص 150.
40و41ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 22، ص 246 / ص 347.

آیات ابتداییِ سورهٔ روم پس از آن نازل شد که مشرکان از شنیدن خبر پیروزی ایرانیان بر رومیان خوشحال شدند و آن را به فال نیک گرفتند، زیرا مجوس (زرتشتیان) دوگانه‌پرست بر اهل کتاب (مسیحیان) موحَد پیروز شده‌بودند. آن‌ها به شماتت مسلمانان پرداختند و از این حربه برای تضعیف روحیهٔ مسلمانان بهره جستند.[۳] در این شرایط، آیات «الم * غُلِبَتِ الرّوم * فی اَدنَی الاَرضِ وهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیَغلِبون * فی بِضعِ سِنینَ لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ ومِن بَعدُ ویَومَئِذ یَفرَحُ المُؤمِنون * بِنَصرِ اللّهِ یَنصُرُ مَن یَشاءُ وهُوَ العَزیزُ الرَّحیم * وَعدَ اللّهِ لا یُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون» (روم: ۱ـ۶) نازل شد. در این آیات، خداوند از شکست ایرانیان از رومی‌ها در آیندهٔ نزدیک خبر داده و وعدهٔ الهی را تخلف‌ناپذیر دانسته‌است. مفسران، «بِضعِ سِنینَ» را در روایتی از پیامبر اسلام از ۳ تا ۹ سال شمرده‌اند.[۴] «فی اَدنَی‌الاَرضِ» نیز در آیات یادشده بر محلی به نام اَزْرُعات شام تطبیق شده که رومی‌ها در آنجا از ایرانیان شکست خوردند.[۵] بنا به نقل قتاده با نزول آیات مذکور، مسلمانان گفتهٔ پروردگار را تصدیق کردند تا اینکه خبر شکست ایران در سال ششم هجرت در جریان صلح حدیبیه به مؤمنان رسید و آنها شاد شدند.[۶]بنا به نقل برخی مفسران، پیامبر اسلام پیروزی مسلمانان بر ایرانیان و روم را در غزوه خندق[۷] (سال پنجم هجری) یا هنگام فتح مکه[۸] (سال هشتم هجری) نوید داد. منافقان آن را بعید دانسته، گفتند: آیا مکه و مدینه برای محمّد کافی نیست که در حکومت فارس و روم طمع کرده‌است؟ در این باره آیهٔ «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ... = بگو بارالها مالک حکومت‌ها تویی. به هرکس بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی حکومت را می‌گیری...» (آل‌عمران، ۲۶)[۹] نازل شد. مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که پیامبر از خداوند خواست تا مُلک فارس و روم را برای امتش قرار دهد.[۱۰]مفسران، کلمهٔ «مجوس» در آیهٔ ۱۷ سورهٔ حجّ را معتقدان به دیانت زرتشتی می‌دانند که مصداق بارز آن ایرانیان بودند: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّابِـینَ والنَّصاری والمَجوسَ...». حاکمان اسلامی، پس از فتح ایران، به پیروی از پیامبر، مردم آن را در زمرهٔ اهل کتاب قلمداد کرده، مطابق با آنان رفتار کردند[۱۱]، چنان‌که از پیامبر و علی بن ابی طالب نقل شده که مجوس، پیامبر و کتاب آسمانی داشته‌اند.[۱۲]

در آیات متعددی از قرآن، به اعراب خطاب شده‌است که: اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:385یا شجاع 385 مرد عالم 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام، سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.

در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دیگر، اَبنای فارس هستند.[۱۷]

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸ محمد «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

    1. پانویس

       
    2. دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۵، ایرانیان
    3. کلیات تاریخ و تمدن ایران، ص۱۸۷-۱۸۸؛ اطلس تاریخ اسلام، ص۲۸.
    4. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲-۲۳.
    5. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۶؛ کشف‌الاسرار، ج۷، ص۴۲۷؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۳۶.
    6. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲، ۲۴؛ الدّرّالمنثور، ج۶، ص۴۸۱ـ۴۸۲.
    7. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۴ـ۲۵.
    8. اسباب‌النّزول، ص۸۷ـ۸۸؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    9. اسباب‌النّزول؛ ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۰ـ۷۱.
    10. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۱.
    11. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    12. الدّرّالمنثور، ج۳، ص۲۲۸ـ۲۲۹؛ مسند ابی‌یعلی، ج۱، ص۲۵۷.
    13. وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۶ـ۱۲۹.
    14. التِّبیان، ج۳، ص۳۵۲؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص۱۸۷.
    15. تفسیر ماوردی، ج۱، ص۵۳۴؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۲۰.
    16. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۱۴۷؛ الکَشّاف، ج۱، ص۶۴۶؛ التّفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۱۹-۲۰.
    17. مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۲۱.
    18. الکَشّاف، ج۲، ص۲۷۱؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۴۷؛ تفسیر قُرطُبی، ج۸، ص۹۱.
    19. جامع‌البیان، مجلد ۱۳، ج۲۶، ص۸۶؛ الکَشّاف، ج۴، ص۲۳۱؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴.
    20. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴؛ نورالثّقلین، ج۵، ص۴۶.
    21. التِّبیان، ج۹، ص۳۱۱؛ تفسیر قُرطُبی، ج۱۶، ص۱۷۱.
    22. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ تفسیرالمنار، ج۷، ص۵۹۴؛ روح‌المعانی، مجلد ۵، ج۷، ص۳۱۳.
    23. تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۳۴.
    24. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ روح‌البیان، ج۸، ص۵۲۶.
    25. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۹۲؛ جامع‌البیان، مجلد ۱۴، ج۲۸، ص۱۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۹۶-۹۷؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۲ـ۱۵۳.
    26. مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۲۹؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵.
    27. الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۳.
    28. تفسیر قُرطُبی، ج۱۸، ص۶۱.

بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶.

 

بابودنِ توحال من اصلاخراب نیست     میخواهم توبهترازاین انتخاب نیست

احساس میکنم که خداقول داده است  دیگردراین جهان خبری ازعذاب نیست

 دیگرمیان خاطره هامان،ازاین به بعد   چیزی به اسم دلهره واضطراب نیست

 باورکن این خداکه خودش عاشق آفرید   حتماًزیادخشک ومقدّس مآب نیست

 برخیز و سر به شانه ام بگذار ،تا   باورکنم حضورتواین دفعه خواب نیست

 بگذار سر به شانه ام ،تاهمه ی شهرپُرشود   این اتفاق هرچه که باشدسراب نیست

 دنیاسرجدایی ماشرط بسته است     امّادعای شومِ کسی مستجاب نیست ...

 

هاتان الجنتان خضراوان، قد اشتدَّت خضرتهما حتى مالت إلى السواد. فبأي نِعَم ربكما -أيها الثقلان- تكذِّبان

مدهامتان يعني چه ؟ (آيه 64, الرحمن ) تكذِّبان تکذبان ملحد559-541 عمرابوبکر=18ذالحجه"عهدخودراشکستندظالم971-430مقصر=541عمر ابوبکر541مردان گمراه541+430مقصر= 971ظالم 971+231 ابوبکر=1202 بکافران محض1202 خداوند کوچکترین آیه قرآن را 1202پست ترین ملحد1202عمر ابوبکرعثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202 ارتش کفار 1202 بکافران محض 1202ان من المجرمین منتقمون1202بکافران محض1202 ظالم971+231نفاق=1202مخالف قرآن اهل دین 1202 دزد هاغافله ادیان 1202
ظالم971+430مقصر=541 عمر ابوبکر541 +430 مقصر= 971ظالم 971+231 ابوبکر = 1202ابجدسه خلیفه قاصب نادان 1202دزدها غافله ادیان 1202 بکافران محض1202 1202مقصرکافر پلید دین اسلام ابوبکر1202قرآن میفرماید ما جرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202عمر ابوبکرعثمان 1202 

در اين آيه خداوندمي‏فرمايد مدهامتان يعني هر دو كاملاً مشنگ خرم و سرسبزند برای قصب خلافت مدهامتان از ماده «ادهيمام» و از ريشه «دُهَمَهْ» است و در اصل به معني سياهي و تاريكي شب است  دره باغ سبز نشان میدهد شیطان گول نخورید که باغ بی ثمراست خلیفه حیوان  تكذِّبان کوچکترين آيه قرآن کدام است؟
 آيه «مدها متان» در سوره الرحمن.در باره 370مردان حیوان 370 شیطان 370 تکذبان

به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه541 ساقی شیطان 541عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر541آفت کلی 541آفتین 541دشمنه اسلامی541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541قاتلی 541آفت کلی 541مکافات541مرگ کافر 541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541اولین قاصب دینه541 بانامردان قاصب 541انحراف دین اسلامه فاجران دین اسلامی 541یا حقه بازان پلید اسلامی541 با منافقان ابله ملحد نادان 541کافر پلید دین اسلام 541بدشمن فاسد 541بنامردان قاصب 541 انحرافه دین اسلام 541نامردان اصلی دین 541با دشمن ابله نادان541فتنه ها 541 آفت کلی 541دشمنه اسلامی 541اهله شر541مکافات541کافر پلید دین اسلام 541اولین قاصب دینه 541

  به ابجد صغیر فرقه25شیعه25 یا بنی 25 کعبه 25بهترها۲۵ یا بنی 25کعبه ۲۵به امر خدا ۲۵ اصل حق ۲۵جلوه خدا ۲۵ بسیجی۲۵بجهادی ۲۵دلاور۲۵ جانه جانانه۲۵ محشره ۲۵ عاشقی ۲۵ره رسم۲۵اساسه ایمان ۲۵ایمان بخدا ۲۵علم خدا ۲۵بی انتها ۲۵استواره  ۲۵و مخلصونا ۲۵مخلصی۲۵رهحق ۲۵ضرب  ۵تن ضربدر ۵ =۲۵فقط یک فرقه اهل نجات  است۲۵ شیعه  میباشد ۲۵کعبه  ۲۵ رسول خدا ۲۵شناخت امامتت2۵ تقواء ۲۵عدالت ۲۵ بترازوی عدالتی۵۶۶-۵۴۱ عمر ابوبکر=25  به ابجد (دین حق و حقیقت کدام است566 منهای ابجد مرگ کافر۵۴۱ =۲۵ دین حق شیعه میباشد

 نام امام 12 بار در قرآن آمده است نام شیعه 5 بار در قرآن آمده است 5ضربدر 5= 25 نام آدم 25 بار در قرآن آمده آدم آدم باش و حق را بپذیر اگر دین نداری لااقل آزاد مرد باش پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25 شیعه 25 اولین 25دین آدمی25به مکتب25پیامبر25دین آدم25اسم اعظمه 25بانام هاخاتم25محمده 25والله25 یاور 25استاداعظم 25نظرقرآن25 کعبه 25شیعه25والله 25باحقی25 قرآنی25به قدیس25شیعه25مخلصی 2استاداعظم25 نظرقرآن25شیداء25شیعه25به امرخدا25مخلصی25عاشقی22بادینها25یابنی25 بسیجی25خوشآمدی25والله25باحقی25یابنی25قرآنی25کعبه25شیعه25مخلصی25تقواء25عدالت 25 نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشیدوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:قرآن را که قبول داری نام شیعه5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر 5= 25 شیعه 25اصل حق25آل الله25جلوه خدا25کعبه25خدایی25باحقی 25خدایی25 اصل حق 25بی باک 25 بپدیده25 زوایا25کعبه25 خدایی 25باحقی25 با نامه آدما 25نام آدم هم 25 کعبه25والله25نام آدم25 باردرقرآن آمده آدم باش و حق رابپذیربدبخت ونامردنباش چشمهایت راباز کن دارم با آیه قرآن باشما صحبت میکنم سمن بکمن عمیون فهم لا یعقلون اگر خدا کور و کرت گنگت نکرده باشه ان شاء الله حق را می پذیری و مثل یک مرد حق را میپذیریواقعا" حق دارید شیفته جمال با صفای حضرت مهدی نمونه عالم شوید خدا همه جاست گنج دین همه جاست و میبیند شما را امام جواد عليه السلام فرمود: با ارزش ترين اعمال شيعيان ما انتـظار فـرج است.امتی که راضی به کشتن فرزند پیامبرش باشدوحق را نپذیرد قطعا" اهل دوزخ است ان شاء الله در دنیا هدایت شده و به دوزخ ختم نخواهد شد تا دیر نشده توبه کنید نام شما یک بار هم در قرآن نیامده ولی نام شیعه 12 بار در قرآن آمده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ طبق آیه قرآن فقط شیعه بحق و رستگار عالم استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ قال رسو الله یا علی انت و شیعتک هم الفائزون یا علی تو و شیعیانت رستگاران اهل عالمید وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25 شیعه 25 والله25 آل الله 25 بانام آدم ها 25 بار در قرآن نام25 آدم انسانی 25 آدم باش انسان باش و حق را بپذیر نام آدم 25 بار در قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر نفهم بفهم  وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25 وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25یا بنی 25 والله 25 نام آدم 25 باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25 والله 25 بانام آدمها 25 گنج قرآنه25 خدایی 25نفس قرآن 25 شیعه25 وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25 والله 25 نام آدم 25 باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25 والله 25 نام آدم 25 گنج قرآنه25 نفس قرآن 25 شیعه25 والله 25 نام آدم 25 باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ پسر انسان 25 آدم مرد25 آل الله 25 والله 25 با نام آدمها 25خدایی 25 گنج قرآنه25 نفس قرآن 25 شیعه25   25باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ هرکسی شیعه نباشد بدبخت عالم استپیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد چرا شما شیعه هستی بخاطر اینکه از فرزندان عزیز کوثر قرآن فاطمه دختر رسوله 25خدایی 25والله 25شیعه 25 ابن رسول25 ابن بتول25 والله25 تقواء25 عدالت 25 اولین 25دین آدم25 شیداء 25 شهید ها 25 خوش آمدی25 «ايستاده» 25 (قائم) در کتاب شاکموني؛ ایستاده 25«ماشيع» (مهدي بزرگ) در تورات عبراني؛ شیعه 25 ماشیع 25نظر قرآن 25 استاد اعظم 25علمه 25 والله 25 راستگوها 25 ماشیع 25«ماشيع» (مهدي بزرگ) در تورات عبراني؛ ماشیع 25  شیعه 25

 

 

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در سه شنبه 12 آبان 1395برچسب:,ساعت 10:15 توسط حجت اله عرفانیان |




دین 64 دین 64 بهترین دین دنیا 64 الله محمد علی64 بهترین دین کدام 64دین الله شیعه است 64
سبب اختلاف اهل دین 1276-1202 سه خلیفه = 74شجره خبیثه ملعونه 74نامرده ناحق قاصب دین ها 74 خطرناکترین
علی کیست جانشین66+25پیامبر=92محمد92یعنی2ضربدر 9= 18ذالحجه
معاویه فرمود اگر من چهار پدر داشتم عمر هشت پدر داشت بخاطر پدران زیاد ثروتمند و گنده لات عرب شدند
فرقه25شیعه25کعبه25آل الله25باآل قرآن25شاه مردان25ارباب جهان25اصل اسلام25اصل حق25انسان کامل25انسان25
منجی عالم 40 مهدی قائم آل محمد 59 امید مستضعفان جهان59 ونریدأن نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجع
راویان و زنان راوی در غدیر خم
ولی دین110نان جو110 نمک110 سنگ110شود کسی که به امام علی جفا کند به نانو نمک مرتضی علی حق علی قصب شد
نمازدوای روح و غذای جسم است نماز رازو نیاز با معبود بی همتاست نماز لحظه آرامش جسم و روح میباشد
حسین 128 کلید دین 128 گل زمان 128 امام الهی128 اهل محمد128 سبب دین128 جانه دینه 128 دین آزاده الهی 1
نماز تنها نیاز بشراست نماز نشان بنده صالح است نماز دوای روح و غذای جسم است نمازسرچشمه وحی الیست
نمازاولین سئوال در قیامت است نماز نورجمال مومن است در قیامت نماز برات بهشت است
در قرآن دابه12اسلام12دابه12اخلاق12انجمن 12نجاتبخش12اسلام 12ساعت12ماه های سال12دوازده 12
منجی عالم در کتب یهود یان و مسیحیان زرتشتیان بخوان خیلی زیبا میباشد وای از تو
حضرت مهدی در کتب تورات انجیل زرتشت
منجی عالم در کتب یهود یان و مسیحیان زرتشتیان بخوان خیلی زیبا میباشد وای از تو
منجی عالم در کتب یهود یان و مسیحیان زرتشتیان بخوان خیلی زیبا میباشد وای از تو
چهل حدیث ناب محمدی در باره محرم محرم 288+385 شیعه =673-541 عمر ابوبکرفتنه ها = 132 اسلام محرم است که
حسین یعنی 128 حماسه ساز یاران دین حسین حامی سایر یاران نام آورحم سین ن والقلم و مایسطرون ترسیم کننده
فاتح دین الله محمد علی فاطمه حسن حسین 651-541 عمر ابوبکر= 110 علی 110 دین الهی 110جلوه الله 110 حامی